کفه تقاضا به سمت کدام فلز سنگین‌تر خواهد شد؟

در دهه پیش‌رو، بازار جهانی فلزات گران‌بها و اساسی بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر هم‌زمان سه نیروی کلیدی قرار گرفته است: تحولات ژئوپلیتیک، تغییرات اجتماعی و انقلاب‌های فناورانه. در واقع نوسانات نرخ بهره و سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی، تشدید یا کاهش تنش‌های سیاسی، گذار جهانی به انرژی‌های پاک و رشد صنایع نوظهور، هر یک به شکلی مسیر تقاضا و قیمت این فلزات را شکل می‌دهند و معادلات تحلیل آینده این فلزات را پیچیده‌تر از قبل کرده‌اند. در گفتگویی که روز گذشته و در قالب یک پنل تحلیلی در کنفرانس تخصصی زنجیره ارزش طلا، مس و نقره استیل پرایس در محل هتل المپیک تهران برگزار شد، کارشناسان به بیان تحلیل و پیش‌بینی تقاضای آینده این فلزات پرداختند و نظرات خود را بیان کردند.
کفه تقاضا به سمت کدام فلز سنگین‌تر خواهد شد؟

در دهه پیش‌رو، بازار جهانی فلزات گران‌بها و اساسی بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر هم‌زمان سه نیروی کلیدی قرار گرفته است: تحولات ژئوپلیتیک، تغییرات اجتماعی و انقلاب‌های فناورانه. در واقع نوسانات نرخ بهره و سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی، تشدید یا کاهش تنش‌های سیاسی، گذار جهانی به انرژی‌های پاک و رشد صنایع نوظهور، هر یک به شکلی مسیر تقاضا و قیمت این فلزات را شکل می‌دهند و معادلات تحلیل آینده این فلزات را پیچیده‌تر از قبل کرده‌اند. در گفتگویی که روز گذشته و در قالب یک پنل تحلیلی در کنفرانس تخصصی زنجیره ارزش طلا، مس و نقره استیل پرایس در محل هتل المپیک تهران برگزار شد، کارشناسان به بیان تحلیل و پیش‌بینی تقاضای آینده این فلزات پرداختند و نظرات خود را بیان کردند.


در بخشی از این کنفرانس کارشناسان محدودیت‌های موجود در عرضه مس و پیشی گرفتن تقاضای خودروهای برقی به خودروهای معمولی، از جمله عواملی دانسته شدند که تقاضای زیادی را روانه بازار فلزات اساسی خواهند کرد و منجر به رشد قابل‌توجه قیمت مس خواهند شد. با این وجود، نظرات دیگری نیز وجود داشت که چندان با این رویکرد موافق نبودند.

دیگران چه می خوانند:


محمد میکائیلی، مدیر دپارتمان تحلیل سهام و مطالعات اقتصادی گروه آگاه در بخشی از صحبتهای خود و در پاسخ به سوالی پیرامون موضوع «پیش‌بینی نرخ جهانی طلا، مس و نقره متاثر از پارامترهای سیاسی، اجتماعی و فناوری» به تشریح این مساله پرداخت که در چند سال اخیر، فلز مس چنان که انتظار می‌رفت مورد استقبال قرار نگرفته و شاید باید با شرایط فعلی، در برخی تحلیل‌های ارائه شده مبنی بر جهش قیمتی این فلز در سالهای پیش رو تردید کرد.


میکائیلی در این‌باره اظهار کرد: در سال 2021، گزارشات موسسات بین‌المللی معتبر حاکی از این بود که تا سال 2025 قیمت مس رشدی حدودا 50 درصدی را تجربه خواهد کرد؛ با این وجود شاهد آن بودیم که نه تنها این پیش‌بینی محقق نشد، بلکه قیمت مس در مقاطعی به زیر 10 هزار دلاری که در سال 2021 وجود داشت نیز رسید و هنوز هم در سال 2025، قیمتی در همان حدود 10 هزار دلار دارد. سوالی که مطرح می‌شود آن است که چرا چنین پیش‌بینی‌هایی دست کم تا این زمان درست از آب درنیامده و انتظار تبدیل شدن مس به «نفت جدید»، برآورده نشده است.


او ادامه داد: بررسی‌ها نشان می‌دهد که در دوره ذکر شده، رشد میزان تولید و عرضه مس، مطابق انتظاراتی که تصور می‌شد پیش نرفته است و حتی 3 درصد کاهش تولید نیز رقم خورده، اما باز در چنین شرایطی هم رشد چندانی در قیمت اتفاق نیفتاده است. میکاییلی در توجیه این مساله تاکید کرد: یکی از دلایلی که می‌توان برای این مساله ذکر کرد آن است که «فناوری» که انتظار می‌رفت محرک رشد تقاضای مس باشد، به کاهش تقاضا نسبت به انتظارات اولیه دامن زده است.


مدیر دپارتمان تحلیل سهام و مطالعات اقتصادی گروه آگاه با اشاره به اینکه خودروهای الکتریکی، پنل‌های خورشیدی و هوش مصنوعی، سه محرک پیش‌بینی شده برای رشد تقاضای مس بودند، افزود: با این وجود در چند سال اخیر، حسب پیشرفتهای فناورانه ایجاد شده، میزان مس مصرفی در خودروهای الکتریکی با 30 درصد کاهش، از 90 به زیر 60 کیلو برای هر خودرو رسیده است. در پنل‌های خورشیدی نیز شاهد کاهش نیاز مس مصرفی به همین میزان بوده‌ایم. همزمان با این مورد نیز سالیانه یک الی یک‌ونیم درصد از تقاضای مس، به دلیل صرفه قیمتی با آلومینیوم جایگزین می‌شود. در نتیجه همان فناوری که انتظار می‎رفت محرک تقاضای مس باشد، به مانعی برای رشد آن تبدیل شده است.


میکائیلی با نام بردن از افت تقاضا برای کالاهای سرمایه‌ای و کاهش نرخ رشد جمعیت چین، در کنار اثرات ناشی از توسعه فناوری‌ها تاکید کرد: در نهایت میزان تقاضای ایجاد شده حسب نیازهای فناورانه، در مقایسه با افت تقاضای ناشی از عوامل دیگر مانند کاهش رشد جمعیت چین که ذکر شد، قابل چشم‌پوشی هستند و برآیند این عوامل، شرایط تقاضا و قیمت مس را به وضعی که اکنون شاهد آن هستیم رسانده است.


این تحلیل‌گر در تکمیل اظهارات پیشین و پاسخ به این سوال که به نظر شما بهترین پورتفو برای سرمایه‌گذاری در سه فلز طلا، نقره و مس، باید شامل چه نسبتی از این فلزات باشد تشریح کرد: در پرداختن به این مسئله، توجه به این نکته اهمیت دارد که هر کدام از این فلزات در ایران با چه دلاری قیمت‌گذاری می‌شوند. او افزود: اکنون در حالی که قیمت‌گذاری طلا همواره با نرخ دلار آزاد انجام می‌شود، شاهد آنیم که مثلا کاتد مس با دلارهای مختلفی که بالاتر و پایین‌تر از دلار آزاد بوده و گاهی تا 25 درصد اختلاف قیمتی با دلار آزاد داشته‌اند، قیمت‌گذاری شده است. در سمت دیگر نیز فلز نقره هنوز نتوانسته است تقاضای ماندگاری را به ثبت برساند و تقاضای ایجاد شده برای این فلز بیشتر در قالب چند تب زودگذر بوده‌اند؛ درحالی که فلز طلا همواره طلا بوده و تا امروز تقاضای پایدار و قیمت‌گذاری مشخصی داشته است و بر خلاف دو فلز دیگر از مداخلات نهادهای مختلف نیز در امان بوده و همواره بهترین بازدهی‌ها را نصیب سرمایه‌گذاران کرده است. در نتیجه شاید بتوان ادعا کرد که در شرایط حاضر که کشور با انواع بحران‌ها در گیر است و بحران جنگ نیز به بحران‌های پیشین اضافه شده، ریسک سرمایه‌گذاری در این فلز مطلوب‌تر از دیگر فلزات است.


مدیر دپارتمان تحلیل سهام و مطالعات اقتصادی گروه آگاه در تکمیل اظهارات خود چنین تحلیل کرد که محدودیت‌  ابزارهای سرمایه‌گذاری در کامودیتی‌ها و فلزات اساسی و عدم پیشرفتگی کافی بازار سرمایه ایران، همگی دلایلی هستند که سرمایه‌گذاران را بیش از پیش به سرمایه‌گذاری در طلا سوق می‌دهند و بهتر است با با دقت بیشتری روی این مسئله تامل کرد.


با تمام اینها و با وجود آنکه نقره و مس از پشتیبانی نسبی بخش‌های صنعتی و فناوری نوین بهره می‌برند، اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، طلا همچنان جایگاه بی‌بدیل خود را به‌عنوان امن‌ترین پناهگاه سرمایه در دوره‌های بی‌ثباتی حفظ کرده است. ترکیب نااطمینانی‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک با روند افزایشی خرید طلا توسط بانک‌های مرکزی و سرمایه‌گذاران نهادی، کفه تقاضا را تا افق 2030 به‌وضوح به سمت این فلز زرد سنگین‌تر می‌کند؛ در حالی که نقره و مس بیشتر به‌عنوان مکمل‌های استراتژیک در سبد سرمایه‌گذاری و توسعه صنعتی باقی خواهند ماند.
 

کفه تقاضا به سمت کدام فلز سنگین‌تر خواهد شد؟

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟